سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیچک

صفحه اصلی |  پست الکترونیک
سرزمین بی آب و علف

 
 
 

کتاب "نای و نی " از مجموعه " در قلمرو اندیشه امام موسی صدر " ، صفحه 251 تا 278 ، ترجمه شادروان علی حجتی کرمانی

مقدمه امام موسى صدر بر کتاب فاطمه زهراس وتر فى غِمد، نوشته استاد سلیمان کتانى.امام صدر در این مقدمه به بررسی شخصیت فاطمه زهرا (ع) پرداخته است.

-------------------------------------------------------

 

بسم اللّه الرحمن الرحیم

1. فاطمه زهراس

«خداوند از خشم فاطمه خشمگین و به سبب خشنودى او خشنود مى‏شود؛ فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا آزرده، آن کس که با او دوستى ورزد با من دوستى ورزیده است؛ فاطمه قلب و روح من است؛ فاطمه بانوى زنان دو جهان است.» این شهادتها و نظایر آن در کتابهاى حدیث و سیره به تواتر از پیامبرص نقل شده است، پیامبرى که از روى هوى سخن نمى‏گوید و تحت تأثیر روابط نسَبى و سبَبى قرار نمى‏گیرد، و در راه خدا از سرزنش نکوهش‏گران باکى ندارد. این گفتارها از پیامبر اسلام است که با دعوت او عجین شده و براى مردم به مثابه الگو و نمونه‏اى در آمده است. تپشهاى قلب او و نگاههایش و دست سودن و گامهاى تلاشگرانه و پرتوهاى اندیشه‏اش، قول، فعل و تقریر او، تماماً تعالیم دینى و احکام خدا را مى‏نمایاند؛ چونان چراغهاى هدایت و راههاى نجات است. آنچه از جانب رسول خدا بر سینه فاطمه زهراس نقش بسته، به مرور زمان و تکامل جوامع و نیز با نگاه به مبدأ اساسى در اسلام، در این سخن پیامبر به فاطمه، که فرمود «اى فاطمه براى آخرت خود بکوش که من نمى‏توانم در پیشگاه خداوند براى تو کارى بکنم.» درخشندگى بیشترى به خود مى‏گیرد.

فاطمه زهرا س در واقع نمونه زنى است که خدا مى‏خواهد و پاره‏اى است از اسلام مجسم در وجود محمدص ؛ زندگى‏اش براى مسلمان و انسان مؤمن در هر زمان و مکانى به‏منزله الگویى چهره مى‏نماید.به راستى شناخت فاطمه‏س شناخت بخشى از کتاب رسالت الهى است و پژوهش و تحقیق در حیات حضرتش به مثابه تلاشى گسترده براى فهم اسلام و ذخیره‏اى ارزشمند براى انسان معاصر به حساب مى‏آید.



2. با نویسنده

با این احساس بود که در صومعه استاد بزرگوار و ادیب عالى مقام، سلیمان کتانى، در قریه بسکنتا بر دامنه کوه صنین مى‏نشستم و به او که کتاب عزیزش موسوم به فاطمة الزهراس وتر فى غمد را مى‏خواند، گوش فرامى‏دادم. من در حالى به او گوش مى‏سپردم که در برابرم صفحاتى شکوهمند نمایان مى‏شد، صفحاتى که از زیبایىِ ذوق و عظمت هنر آن استاد عالى‏مقام پرده برمى‏داشت. من دست در دست او ساعاتى در دنیاى وسیع و درخشان فاطمه‏س سیر کردم. احساس والایى و سرافرازى مى‏نمودم و از لذت دیده و دیدار بهره‏مند مى‏شدم و با عقل و قلبم، در برابر این میراث بزرگ و شورانگیز، احساس سربلندى مى‏کردم. بهره عمر من همین ساعات بود؛ ساعاتى که در مقابل جمال الهى فاطمه‏س که بر اندیشه و قلب این مرد انعکاس یافته بود، قرار داشتم.

به مقدمه کتاب او بازگشتم و به کلماتش گوش سپردم که مى‏خواند: «درباره فاطمه زهراس خواهم نوشت و به قدر امکان از استعمال حرف جر یعنى حرف عن، که در کتب سیره بسیار به کار مى‏رود، و نیز از نقل سلسله راویان خوددارى خواهم کرد. قلمى که میان انگشتان من جاى گرفته، بیشتر وظیفه خود مى‏داند که رنگارنگى یک غنچه را ترسیم کند و از بوى خوش آن به جنبش درآید، تا آنکه به بررسى مواد و ترکیبات شیمیایىِ آن بپردازد. »

از او پرسیدم آیا این دیدگاه خود را درباره فاطمه تنها ویژه کسانى کرده‏اى که فاطمه را مى‏شناخته‏اند و از طریق مطالعه کتب سیره به زندگى آن حضرت واقف شده‏اند؟ اگر چنین است بدین ترتیب کسانى را که مى‏خواسته‏اند از زندگى او اطلاعى به دست آورند، محروم کرده‏اى. چرا راه رسیدن به چشمه خورشید و منبع حیات را ترسیم نکرده‏اى تا جامعه ما، که این کتاب را مى‏خواند، بتواند مرد و زنى فاطمه‏وار پرورش دهد و تربیت کند؟ به او گفتم این صفحات درخشان به زودى ارواح سرگردان مردم را به شگفتى وامى‏دارد و آنها را به خود جذب مى‏کند، ارواحى که از بحثها و نظریه‏ها و تجربه‏هایى که زن را به صورت بزرگ‏ترین مشکل جوامع گذشته و حال ترسیم کرده‏اند به تنگ آمده‏اند. این شگفتى و شیفتگى، هر دو، منجر به جستجو و مطالعه درباره مواد و عناصرى مى‏شود که این تابلوهاى زیبا را پدید آورده است و سرانجام به خانه‏هایى راه مى‏گشاید که خداوند اجازه داده نام متعالش در آنها بلند شود.

پژوهشگران و کارشناسان، تمدن جدید را «تمدن برهنگى » مى‏نامند و این خود از خطیر بودن چالش دیدگاهها درباره زن و نیز از خطاهاى بزرگى که تمدن جدید درباره زن روا داشته پرده برمى‏دارد. نظریاتِ نویسندگان و دانشمندان علم روان‏شناسى، و ماده‏گرایى، که در همه پدیده‏ها و خصوصاً در تعریف زن در دنیاى جدید رواج یافته، آینده را تیره ساخته و زن را در تمایلات غریزى غرق کرده است، راه صواب را تباه نموده و سردرگمى او را فراهم آورده و جنبه انسانى زن را زیر قدمهاى تجارب قدیم و جدید متلاشى ساخته است.

ما امروز بیش از هر وقت دیگر به تحلیل خلاصه‏اى از زندگى فاطمه زهراس احساس نیاز و احتیاج مى‏کنیم، تا آن را مقتداى خویش سازیم و در راه صلاح و اصلاح خود از فیض زندگى او بهره‏مند شویم. همه این سخنان را به نویسنده کتاب اظهار داشتم. او در پاسخ، با صدایى مطمئن و با درکى از عمق رسالت خود، گفت: من پرداختن به این کار را بر عهده تو گذاشتم، تا در مقدمه کتاب بدان بپردازى و این وظیفه را به آخر رسانى، تا بدین وسیله کتاب کامل شود و به آن سطحى که باید، برسد.

من دشواریهاى بزرگى در تحقق این هدف والا پیشاروى خود احساس کردم. از این رو گفته ستودنى امام شرف‏الدین را که به هنگام نوشتن تقریظى بر کتاب الامام على صوت العدالة الانسانیة خطاب به مؤلف دانشمندش فرموده بود که «قلمت را به من امانت ده تا با آن تقریظى بر کتاب تو بنگارم » براى ایشان نقل کردم. البته این سخن کسى بود که کتابها و نوشته‏هایش قلمرو کتاب و پژوهش و نگارش را روشن ساخته بود و اینک من، با قلم قاصر و با بضاعت اندکم، کجا به او توانم رسید و چه خواهم کرد.

با وجود این، در این تلاش متواضعانه از فاطمه زهراس استمداد مى‏جویم و سعى مى‏کنم به اندازه توان خود این وظیفه را به انجام رسانم و از خداوند براى خود و خوانندگان عزیز توفیق اظهار نظر صائب و راه‏یابى صحیح خواستارم.

پ.ن: ادامه ی این مطلب را در این جا بخوانید.






برچسب ها : امام موسی صدر  , اسلام قرآنی آن گونه که سید موسی صدر می فهمد  ,

      

امروز مهمانان زیادی به غرفه آمدند و رفتند. قرار بود حجت الاسلام اباذری-نویسنده کتاب امید محرومان- بعدازظهر مهمان غرفه باشد. اما قبل از آن احسان شریعتی و پوران شریعت رضوی –فرزند و همسر دکتر شریعتی- به غرفه آمدند. خانم صدر برای میزبانی آنان زودتر آمد. خانم صدرعاملی- همسر دکتر طباطبایی- که روز یکشنبه مهمان غرفه بود، امروز هم آمد. خانواده شریعتی بعد از گذشت سی و سه سال از درگذشت دکتر، هنوز قدردان حمایت و محبت امام موسی صدر نسبت به خودشان هستند. همسر دکتر شریعتی هنوز امام را آقا موسی خطاب می کند. فرزندان امام و دکتر که دور هم می نشینند، خاطرات روزهای نوجوانی و جوانی را مرور می کنند؛ روزهایی که ساکن فرانسه بودندو تنها همزبان یکدیگر. بعد صحبت ها می رسد به درگذشت ناگهانی دکتر شریعتی و حوادث بعد از آن؛ نماز امام موسی صدر بر پیکر دکتر و برپایی تنها مراسم ترحیم برای او در چهلمین روز. روزهایی که خانواده دکتر، مهمان خانه سید موسی صدر بودند. به خاطر این حمایت، امام صدر آماج شدیدترین حملات و انتقادها قرار گرفت. اما امروز فرزندان شریعتی هنوز طعم شیرین محبت امام صدر را به یاد دارند. هنوز چشمان شان با شنیدن اسم امام و دیدن عکس او می درخشد. در این دو سال، غرفه موسسه محل آمد و رفت فرزندان شریعتی است. از مهمانان خواستیم یکی از قاب های امام را به یادگار امضا کنند. همه برای آزادی امام نوشتند.

همان زمانی که مهمان داشتیم، پسر جوانی آمد، چند دقیقه ای ایستاد و گفت: به نظر من امام شهید شده است چرا که مرگ طبیعی برای این آدم ها کم است. گفتم: ولی ما امیدواریم همچنان زنده باشند.
آقای اباذری چند دقیقه ای زودتر از ساعت ? به غرفه آمد. جالب بود که تا امروز اعضای موسسه با او آشنا نشده بودند. با این حال در جریان نامه نخبگان به رئیس جمهور در سال ?? برای پیگیری سرنوشت امام موسی صدر بسیار کمک کرده بود. جوانی از نویسنده کتاب امید محرومان درباره اندیشه و سیره امام سوال کرد، اباذری با حوصله و مفصل به او جواب داد.
هر وقت خانم صدر در غرفه باشند بسیاری از افراد به سراغشان می آیند و پیشنهادات متفاوتی مطرح می کنند. هر روز عده ای از ارتباط ما با امام سوال می کنند. نمی دانم باور می کنند حضور ما فقط به خاطر علاقه به امام مان است یا ایت کارها امروز قابل باور نیست.

پ.ن.1:نوشته ی مهدیه پالیزبان منتشر شده در سایت یاران صدر و موسسه ی امام صدر

پ.ن.2:گویا روز جمعه مدیر وبلاگ چراغ قوه به غرفه تشریف آورده بودند که متاسفانه سعادت زیارتشون رو نداشتم. امیدوارم این بازدید براشون مفید بوده باشه.

پ.ن.3:گزارش تصویری از غرفه‏ی امام موسی صدر در نمایشگاه کتاب تهران (7)

پ.ن.4:بازدید خانواده‏ی مرحوم دکتر علی شریعتی از غرفه‏امام موسی صدر در نمایشگاه کتاب

پ.ن.5:حضور نویسنده‏ی «امام موسی صدر؛امید محرومان» در غرفه‏ی امام موسی صدر در نمایشگاه کتاب






برچسب ها : امام موسی صدر  , نمایشگاه  ,

      

هر روز که می­گذرد، غرفه موسسه شلوغ­ تر می­شود. طوری که هر روز باید تعدادی کتاب و عکس و فرم جدید بیاوریم. قاب عکس­ های امام صدر متقاضی خوبی دارد. سی دی گفتارها هم مثل قبل بیشترین فروش را دارد.

صبح جوانی آمد و از خاطرات امام موسی صدر با سید حسن شیرازی سوال کرد. اسناد ساواک را نشانش دادم. خیلی تعجب کرد و گفت از موسسه آقای شیرازی است. من هم لبخندی زدم و گفتم از خود امام صدر جمله­ای درباره ایشان نشنیدم، فقط همین اسناد و صحبت­های برخی افراد است.

هر برنامه­ ای که برای امام صدر باشد عادت داریم به شنیدن برخی اعتراض­ ها و مخالفت­ ها. امسال این اعتراض­ ها از روز هفتم شروع شد؛ دختر جوانی به یکی از دوستان موسسه جمله­ ای گفت و رد شد. سوال که کردم، معلوم شد به وجود غرفه اعتراض کرده بود که چرا وقتی برخی شخصیت­های ایرانی محدودیت دارند، برای یک عرب تبلیغ می­کنیم! آن لحظه جلوی غرفه نبودم که برایش بگویم امام صدر هموطن من و توست نه عرب. اگر بودم، صحبت­ های همان کسی که اسم برده بود را نشانش می­دادم که درباره امام صدر چه گفته است.

بعدازظهر مراجعه کنندگان زیاد شدند. نوشته­ ای که برای ارسال فایل­های بلوتوث زده­ایم حسابی سرمان را شلوغ کرده است. سیستم ارسال خودکار به کندی کار می­کند. ترجیح می­دهیم با گوشی خودمان برایشان ارسال کنیم.

مرد جوانی به غرفه آمد. عکس­هایی از امام خواست و گفت زیر شیشه میزم فقط عکس یک نفر است و آن هم امام موسی صدر. یکی دو نفر سوال کردند گروه یا جمعی غیر از موسسه نیست که برای امام کار کند؟ تاکیدشان معرفی اندیشه امام بود. من هم یاران صدر را معرفی کردم تا بعدا بیشتر آشنا شوند.

امروز محمد حسین محمودیان، کارگردان مستند امام موسی صدر مهمان غرفه بود. از ساعتی که به غرفه آمد مشغول صحبت با افراد مختلف بود. چند نفری آمدند و خیلی طولانی صحبت کردند و سوالات مختلفی پرسیدند. بخاطر جواب دادن به بقیه مراجعه کنندگان نتوانستم صحبت­هایش را بشنوم. فقط می­شنیدم از خاطرات ساخت مستند و شخصیت امام صدر می­گوید. مجموعه مستند امام موسی صدر را از امروز در غرفه معرفی می­کنیم تا از غرفه روایت فتح خریداری کنند.

بروشور جدید سخنرانی آزادی امام موسی صدر هم از دیروز آماده شده است. سر و صدای ساخت و ساز مصلی هم به اوج خود رسیده. انگار مسئولان مصلی تصمیم گرفته­اند همین ده روز کار را تمام کنند! فردا حجت الاسلام اباذری، نویسنده کتاب امید محرومان مهمان غرفه است.

در ساعت­های آخر نمایشگاه چند نفری آمدند و سوالات زیادی درباره روند پیگیری سرنوشت امام و اقدامات انجام شده پرسیدند. جواب­های ما شگفت زده شان می­کرد. برایشان سخت بود باور کنند هیچکدام از شخصیت­های سیاسی تمایلی به بازگشت امام صدر و طرح اندیشه­اش ندارند. اما، پاسخی جز این نمی­شود برای ?? سال غفلت داد.

پ.ن.1:نوشته شده توسط مهدیه پالیزبان منتشر شده در سایت یاران صدر و سایت موسسه امام صدر

پ.ن.2:برای این مطلب این کامنت رو نوشتم:

سلام
نمی دونم چرا نمی تونم از نمایشگاه کتاب و غرفه ی امام دل بکنم. حالا خوبه تا قبل از امسال تجربه ی تنهایی اومدن و رفتن رو ندارما!
نمی دونم اون دختر جوون معترض درباره ی کدوم شخصیت ایرانی حرف زده ولی من هم به تازگی متوجه شدم که حتی خیلی از کسانی که اسم موسی صدری به گوششون خورده هم فکر می کنند ایشون عربند!
تعجب آورترین مو.رد برای خود من حرفهایی دختری بود که توی بسیج دانشگاه شنیدم. برای معرفی مکان غرفه ی امام در نمایشگاه به بسیج دانشگاه رفته بودم و با تعجب پرسیدم چه طور میشه اسم این واحد بسیج شهید چمران باشه،عکس امام صدر توی کتابخونه ش باشه ولی هیچ کدوم از اعضای بسیج ایشونو نشناسند؟!
بعد مدتی دختری به کمکشون اومد و گفت نه بابا موسی صدر رو می شناسم? همون که عربه و توسط عوامل موساد شهید شده؟!…..
دلایل دختر برام جالب بود. برام دلیل منطقی میاورد و میگفت ببین مگه رهبر لیبی دیوونه ست که امامو بدزده؟!خب هر چی باشه قذافی هم مسلمونه(؟)! ببین اسزائیل همیشه طوری عمل می کنه که هیچ کس بهش شک نکنه….
صحبتم باهاش طولانی شد ولی آخرش گفتم که هم قذافی دیوونه ست و هم من انکار نمی کنم که اسرائیل از دزدیده شدن امام خیلی سود برده.ولی این دلیل نمیشه که بقیه رو تبرئه کنیم. متاسفانه در این مورد خاص دادگاه های بین المللی به کمکم اسناد قوی حکم به گناهکاری شخص رهبر کشور دوست و برادر دادند. در ضمن من قذافی رو به عنوان مسلمون قبول ندارم….
تلخ ترین حرفها هم متعلق به مسئول بخش سیاسی بسیج خواهران بود. رک بهم گفت ببین من ایشونو نمیشناسم و فعلا هم دغدغه ی ذهن من نیست. من الان دغدغه های مهم تری(!) دارم. حرفاش این قدر بی پایه بود که خودم برای جواب دادن خسته نکنم. فقط گفتم یادت نره به عنوان مسئول یه نهاد دغدغه های شخصی تو مهم نیست. و همیشه بحران وجود داره. سی و یک ساله که وجود داره. زمان تثبیت انقلاب و جنگ و سازندگی و اصلاح طلبی و مبارزه با فتنه … همیشه هم وجود داشته.ولی یادت نره عمر آدما منتظر حل شدن بحران های شما نمیمونه.
کندی ارسال بلوتوثها خیلی باعث ازدحام جلوی غرفه میشه. ولی جالبه که شما کم نمیارید و فایلهای صوتی رو با گوشی می فرستید!
زاستی انگار یاران صدر خیلی معروف شدند ها! استقبال از فرم عضویت یاران صدر تو روز دوشنبه منو خیلی شگفت زده کرد. نمی دونی حدودا چند نفر عضو داره؟

پ.ن.3:تمام مطالبی که تا حالا درباره‏ی ونمایشگاه کتاب در وبلاگ گذاشتم، اجمالی و مختصر بودند. ان‏شاءالله در اولین فرصت اونا رو تکمیل می‏کنم.

پ.ن.4:مستند امام موسی صدر در غرفه‏ی روایت فتح عرضه می‏شود.

پ.ن.5:فیلم مستند موسسات امام موسی صدر تولید می‏شود.

پ.ن.6:گزارش تصویری از غرفه‏ی امام موسی صدر در نمایشگاه بین‏المللی کتاب تهران (6)






برچسب ها : امام موسی صدر  , نمایشگاه  ,

      

با این که چند ساعت بیشتر به امتحانم نمونده ولی از کامپیوتر جدا نمیشم. این وسطها یه مطلب دیدم از دوست ندیده‏ی عزیز آقای سینا که از یاران صدر هستند. اول فقط می خواستم بخونمش ولی دیدم نمی‏شه بی‏جواب بمونه:

اسطوره ما محترم است و نقدپذیر

«بهر حال شما جزو یاران صدر هستید (اسطوره) وما هواداران یک خواننده (سامی یوسف)
 ..
برخلاف اسطوره ها ما با کسی بزرگ می شویم مثل خودمان هم سن خودمان ..شاید دروغگوباشد شاید شیعه شاید صهیونیست ..ولی هم سن ماست ..الگو واسطوره نیست ..می توانیم نقدش کنیم ..بهشون ایمیل بزنیم بگیم اشتباه کردی ..دروغ گفتی ..قشنگ خواندی ..
دوران اسطوره ها گذشته
دوران زندگی فرارسیده است...»

 

آنچه خواندید قسمتی از یک کامنت خصوصی از طرف یکی از هواداران سامی یوسف است.

چند نکته به ذهنم رسید که بنویسم:

امیر المومنین به عنوان یک انسان معصوم فرموده اند:« از بیان حق یا مشورت در خصوص عدالت، منصرف نشوید زیرا من اگر خودم باشم، آن‌‌چنان برتر نیستم که خطا نکنم و در کار خویش از خطا ایمن باشم، مگر آنکه خداوند مرا کمک کند که او البته از خود من بر من تواناتر است» بعد از شنیدن این سخن علی(ع) دیگر چگونه می توان در نقد غیرمعصوم تردید کرد؟

به نظرم، دوستی یک اسطوره هیچ ملازمه ای با نقد نکردن او ندارد. محبت ما به امام صدر البته نشات گرفته از نوعی احترام معنوی است نه هیجانات خاص دوره جوانی! این احترام معلول آگاهی از راه پر مشقتی است که ایشان برای اصلاح امر انسان و به طور خاص انسان شیعه طی کرده است. حرمت نهادن به راه و شخصیت ایشان هیچ وقت راه نقد را نبسته است. آنچه تاریخ از دوره حضور ایشان ثبت کرده نیز به سعه صدر و تحمل مخالف دلالت می کند. همین چند روز پیش وقتی با یکی از دوستانم در نمایشگاه کتاب صحبت می کردم محور اصلی حرفهایمان نقد این دوست عزیز درمورد برخی آرا امام صدر بود. تحلیل انتقادی اقدامات سیاسی امام صدر نیز همیشه قسمتی از زمان با هم بودن یاران صدر را پر می کند. ولی باید اعتراف کنم خوشبختانه یا متاسفانه هنوز آنقدر منورالفکر نشدیم که شیعه یا صهیونیست بودن یک شخصیت را علی السویه بدانیم! هر چند که به ظن قوی سامی عزیز نیز مسلمان و شیعه است و از جهاتی کاری که او می کند بی شباهت به کارهای امام صدر نیست.

دوست عزیز! مطمئن باشید سامی نیز به اسطوره هایی دل بسته است. انسان با یاد انسانهای بزرگ، بزرگ می شود.

................................................................................

و این هم کامنت من:

سلام
دلیل ننوشتنم امتحانات پشت سر همه ولی این دلیل نمیشه که به سایت ها رو وبلاگ ها سر نزنم.
با شما موافقمو خود من هم هیچ وقت به خودم اجازه ندادم شخصیت انتقادپذیر و باز امامو به تعصب خودم آلوده کنم. به نظرم شان امام این قدر بالا هست که نیازی به تعصب من نباشه. اتفاقا دلیل علاقه ی من به ایشون هم همینه که از جهاتی واقعا بی نظیره. مگه ما چند نفر رو در طول تاریخ سراغ داریم که این قدر وسعت نظر و سعه ی صدر داشته باشه و از هر طیفی دوستدارش باشند؟ از بین این افراد چند نفرشون روحانیند؟
اسارت سی و دو ساله ی امام به تنهایی نمی تونه ما رو قانع کنه که این طوری افکارشو تبلیغ کنیم. می تونه ما رو راضی کنه که برای رهاییش _ به عنوان یک حق طبیعی و "واقعا مسلم" بشری _ تلاش کنیم. مثل خیلی از تلاشهایی که ممکنه در راه احقاق حقوق بشری انجام بدیم. ولی این همه اصرا برای تبلیغ نوع نگرش و افکار امام دلیل مهمتری لازم داره: افکار امام.
آدم های بزرگ نیازی به فریاد زدن بزرگی شون ندارند. ما گلوهامون رو برای یادآوری بزرگی امام_که البته بزرگ هستند._پاره نمی کنیم. ما برای احقاق حقوق اساسی امام_رهایی ،زندگی در کنار خانواده و بین اجتماع مردم،..._ و مهم تر از همه برای شناساندن افکار امام به مردم تلاش می کنیم. اسراری نداریم که دیگران هم مثل ما شیفته ی بینش بی نظیرش بشند ولی برامون خیلی مهمه که بعد از سی و یک سال مظلومیت ، ایشون رو از بند غفلت مردم آزاد کنیم.
معمر قذافی تنها اسم لیست بلند عاملان مظلومیت امام نیست. حتی این فهرست تنها شامل مقامات رسمی لیبی،ایران و لبنان هم نمیشه. بلکه تک تک ما افراد به واقع بی مسئولیت هم در مقابل این ظلم و غفلت مسئولیم.

پ.ن.1: گویا دوباره برای وبلاگ جناب قائم مقام مشکلی پیش اومده.

پ.ن.2: پیشنهاد می‏کنم سایر کامنت‏هایی رو هم که در وبلاگ روایت سینوی برای این مطلب منتشر شده مطالعه کنید.

پ.ن.3: دومین کامنت من:

سلام
ببخشید اجازه هست؟
من شاید بی اطلاع ترین عضو یاران باشم. که تازه تازه دارم یه چیزایی یاد می گیرم. ولی یه چیزی تو گلوم گیر کرده. به نظر من قیاس سید موسی صدر با اوباما و سامی یوسف،قیاسی درستی نیست. هر کدوم از این شخصیتهای تاثیرگذار باید با امثال خودشون مقایسه بشن.
توضیح این که آیا اباما واقعا شخصیتی کاریزماتیک داره یا چه قدر به وعده هاش عمل کرده... چه گره ای از تهمت جناب مهدی به یاران صدر باز می کنه؟
سامی یوسف خواننده ی مسلمان تاثیرگذاریه. که شک ندارم اگه قادر به شنیدن سخنان امام صدر بودیم، و ایشون در حصار زندان گرفتار نبودند، صدای تحسین ایشون رو هم می شنیدیم...
اما من واقعا نمی فهمم قیاس دو شخصیت مسلمان تاثیرگذار که حوزه ی فعالیتشون هیچ ربطی به هم نداره ، چه طور ممکنه؟
سامی یوسف می تونه خواننده ی خوبی باشه. می تونه توجه شماری زیادی از انسانها رو به مشکل کودکان غزه جلب کنه.می تونه انسان شریفی باشه. اما نمی تونه اندیشمندی در زمینه ی علوم دینی باشه. شاید دلیل همین باشه.واضحه که چون امام صدر از خودش اندیشه های بی نظیری برای "دیروز و امروز" به جا گذاشته ، که یاران صدر می تونند خیلی از اندیشه های ایشون حرف بزنند. ولی انکار می کنید که نمی توان این کار رو درباره ی سامی یوسف به اندازه ی امام صدر انجام داد؟
محتوای مطالب وبلاگهای این "حلقه ی بسته"(؟) ی دوستداران امام صدر _که شما این طور به اونها تاختید_ دقیقا چیه؟
آیا تشریح اندیشه های ایشون و در موارد بیشتر انتشار متن سخنرانی و عین نوشته های ایشون مقدس زایی و اسطوره بازی محسوب میشه؟
نمی دونم شما چند تا وبلاگ رو رصد کردید که به این نتیجه رسیدید. ولی حدس می زنم وبلاگ من در بین مطالعات شما نباشه. من هم وبلاگ شما رو ندیدم. آیا مجازم ادعا کنم حداقل یاران صدر به پشتوانه ی چند کتاب و سخنرانی و مصاحبه اسطوره پرستی می کنند، اما طرفداران سامی یوسف به کدام پشتوانه اسطوره سازی می کنند؟
شاید بفرمایید شما این کار رو نمی کنید بلکه سعی دارید ایشون رو معرفی کنید. در این صورت میشه بفرمایید این کار شما با ماچه تفاوتی دارد؟
شاید بفرمایید اسطوره ی شما این شانس رو داره که زنده و جوان باشه و اینها دلایله تاثیرگذاری محسوب می شن. اما اسطوره ی شما در صورت زنده بودن 82 ساله ست و قادر به تاثیرگذاری نیست._در باره ی تاثیرگذاری سید موسی صدر و اهمیت این موضوع برای طرح اندیشه ها و مظلومیتش بعدا بحث می کنم._
شاید اصلا بفرمایید من به عنوان کسی که وبلاگ شما رو نخوندم حق اظهار نظر درباره ی فعالیت های شما رو ندارم. که البته حرف درستیه.
این حرفها سریعتر از چیزی تایپ شد که قابل جواب باشه. ولی امیدوارم بتونه یه ذره شما رو به مطالعه ی بیشتر تشویق کنه، و یا حکم صادر کردن کمتر.
یه چیز دیگه. شاید نمی دونستید که اسطوره ها نیازی به حیات ندارند.






برچسب ها : امام موسی صدر  , یاران صدر  , چنین گفت فهیمه  ,

      

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت  /  به غمزه مساله آموز صد مدرس شد

امروز روز یاران امام بود؛ یاران امام موسی صدر. امروز ما میزبان علاقمندان و یاران امام صدر بودیم. اینکه چه شد که به ذهنمان رسید یک روز خودمان مهمان غرفه موسسه امام موسی صدر در نمایشگاه کتاب باشیم، مهم نیست. مهم، اتفاق امروز است. امروز تعدادی از علاقمندان امام برای آشنایی، دیدار و صحبت با ما به غرفه آمدند. با اینکه تنها تعدادی از دوستان آمده بودند، اما جلوی غرفه بشدت ازدحام شده بود، بطوریکه هر کدام فرصت کردیم به چند نفر جواب دهیم. خیلی ها آمدند. چند نفر که نمی توانستند در ساعت اعلام شده بیایند زودتر آمدند تا حضورشان ثبت شود. دفتری برای نوشتن دوستان آماده کرده بودیم، اما فرصت نشد همه عزیزان برایمان بنویسند. دوستان مجازی زیادی را امروز برای اولین بار دیدیم. دوستان قدیمی هم آمدند. تعداد زیادی به یاران صدر اضافه شدند. همه این هیاهو و آمد و رفت در حضور خانم صدر بود. حرف های زیادی رد و بدل شد. پیشنهادهای بسیار خوبی شنیدیم؛ طرح هایی که هرکدام می تواند بسیار موثر باشد. هرکسی را می دیدی با علاقه و عشقی ناتمام به امام خوبی ها، امام موسی صدر آمده بود.
بین مهمانان امروز از آفرین چیت ساز، بازیگر تئاتر و تلویزیون تا علی حق شناس نویسنده کتاب ساختار سیاسی اجتماعی لبنان، تا گوهری نویسنده فیلمنامه امام موسی صدر، تا دانشجو و طلبه و مدرس دانشگاه دیده می شدند. چند نفری روزهای قبل آمده بودند، اما امروز که به نام یاران صدر بود دوباره آمدند.
یاران صدر هم برای میزبانی امروز رزومه فعالیت های گروه و روزشمار اسارت امام صدر را طراحی کرده بودند. فرم عضویت ویژه خودمان را هم توزیع کردیم. علاوه بر آن، امروز شماره تماس مستقیم گروه هم اعلام شد. همه کسانی که آمده بودند علاقمند فعالیت های بیشتر بودند. همه از کندی کارها گله داشتند. معرفی اندیشه امام و تلاش جدی برای روشن شدن شدن سرنوشتش خواست مشترک همه بود. بعضی سراغ جلسات منظم گروه را می گرفتند. قول دادیم مشکل مکان را در اسرع وقت حل کنیم تا بتوانیم در خدمت دوستان باشیم.
همه اینها که گفته شد، حاشیه ای بود بر اصل اتفاق امروز. اگر اسم و هویت افراد امروز را کنار هم بگذاریم بسیار متضاد به نظر می آید. از هر قشر و عقیده و گروهی می شد کسی را دید. با وجود همه این اختلافات، همه این آدم ها یکجا جمع بودند. همه آنان را یک دلیل و یک اسم به آنجا کشانده بود: امام سید موسی صدر.
امروز همه به خاطر او، به نام او دور هم جمع شده بودند. شاید امام صدر تنها وجه مشترک حاضران امروز باشد. امروز همه میزبان بودند.

پ.ن.1: نوشته شده توسط مهدیه پالیزبان منتشر شده در سایت یاران صدر و سایت موسسه‏ی فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر

پ.ن.2:برای این مطلب این کامنت رو ارسال کردم. البته این همه‏ی حرفهای من درباره‏ی دوشنبه نیست.ان‏شاءالله بعد از امتحان روز پنج شنبه مفصل‏تر می‏نویسم.

سلام
مهدیه جان من و آقای سینا اسم شما رو گذاشتیم یار وفادار صدر!
سه بار به غرفه سر زدم و هر سه بار هم با لبخند و خستگی ناپذیر جواب بازدیدکننده ها رو میدادی.
شلوغی دوشنبه رو قبول دارم که البته بخشی از ازدحام به کوچکی غرفه مربوط می شد.
از هر سلیقه ای هم بودند.من متوجه حضور خانم چیت ساز نشدم.ولی برام خیلی تعجب آور بود که علی کلایی هم با امام صدر آشنایی داشت.
نسبت به روز شنبه آرامش بیشتری داشتم که تمامش رو مدیون برخورد صمیمی تو،خاطره،آقای هویزه،آقای جلال الدینی ،آقای نظری و آقای فرخیان هستم.خیلی دلپذیر بود وقتی روز دوشنبه خانم صدر تشریف آوردند و دستشون رو دراز کردند و….
از شما ،آقای فرخیان و به خصوص آقای جلالدینی خیلی ممنونم که منو تحمل کردید و با وجود این که نمی تونستم به بازدیدکننده ها توضیح کافی درمورد قیمت و محتوای آثار بدم و مدام مزاحم شما می شدم به روی خودتون نیاوردید و کمکم کردید.
ان شاءالله بعد از امتحانات ترم ته و توی همه ی کتابها و سیدی ها رو درمیارم تا سال بعد…!!!!!!!!!!

پ.ن.3:گزارش تصویری از غرفه‏ی امام موسی صدر در نمایشگاه بین‏المللی کتاب تهران (5)

پ.ن.4:نخستین منبع فارسی درباره‏ی جنبش امل در نمایشگاه کتاب






برچسب ها : امام موسی صدر  , نمایشگاه  ,

      
<      1   2   3   4      >