کتاب " ادیان در خدمت انسان " از مجموعه " در قلمرو اندیشه امام موسی صدر " ،صفحه 299 تا 314 ، ترجمه سید عطاالله افتخاری

سخنرانی امام موسی صدر در نیمه شعبان، به مناسبت افتتاح مسجد الیمونه

-------------------------------------------------------

 

برادران و سروران گرامی، خدا مى ‏داند که نمی ‏توانم احساس خود را در این لحظات توصیف کنم. ما اکنون در روستی الیمونه در میان قهرمانان هستیم. قهرمانانی که از ظلمت زمان عبور کردند و سختیها و رنجها را درنوردیدند. قهرمانانی که امانت‏داری کردند ولی سست و ضعیف نشدند و در حفظ ارزشها و اخلاق و ایمان خود کوتاهی روا نداشتند.
ما در الیمونه در محضر برگزیدگانی از بزرگان مردم هستیم که وقت استراحت و کار خود را به حضور مشتاقانه در این مجلس ارزانی داشتند. امروز برای گرامیداشت ولادت امام دوازدهم، حضرت مهدى ع، گرد آمده ‏ایم. ما نمى ‏خواهیم تنها خاطره این ولادت را زنده بداریم، بلکه با تثبیت خط و روش امید و آمادگی، که معنی یاد و خاطره این ولادت است، این روز بزرگ را مقدس مى ‏داریم. ما انشاء اللَّه امروز اهمیت این مفاهیم را روشن خواهیم کرد و خواهیم کوشید تا توان و تلاش خود را با توانمندیها و تلاشهای بزرگمردانِ این سرزمین در بالا بردن خانه خدا و تکمیل مسجد پیوند دهیم.

همان گونه که شنیدید، این روزها روزهای استقلال است. و استقلال، آن گونه که ما مى ‏فهمیم، به استقلال سیاسی محدود نمى‏ شود، بلکه استقلال اقتصادی، فکری و اخلاقی را نیز شامل مى ‏گردد.
ایام و لحظه ‏ها همه مبارک اند و این دیدار در ذهن من همچون رؤیی تابناکی است. بسی موجب افتخار من است که در مجلس گرامیداشت ولادت امام دوازدهم حضور یابم.
امام دوازدهم، همان گونه که مى ‏دانید، امام منتظَر است. ما در انتظار ظهور آن حضرتیم، تا جهان را، پس از فرورفتن در ظلم و جور، آکنده از عدل و قسط کند. اندیشه ظهور مهدی به شیعیان اختصاص ندارد. این عقیده در کتبِ روائی همه مذاهب اسلامی یافت مى ‏شود. صدها و هزارها روایت دلالت دارند و ثابت مى ‏کنند که پیامبر اکرم‏ص فرمودند: اگر حتی یک روز از جهان باقی مانده باشد، خداوند آن روز را طولانی مى ‏گرداند، چندان که مردی از اهل بیت من، هم‏نام و هم‏کنیه من، ظهور کند و زمینِ پر از ظلم و بیداد را از عدل و قسط پر کند.
این حدیث در همه مذاهب اسلامی متواتر است. پس این اندیشه به یک مذهب خاص در اسلام اختصاص ندارد. این، یک نظریه فراگیر و عمومی است. انتظار منجی، انتظار روح حق و انتظار یک حادثه عظیم در همه مذاهب و ادیان وجود دارد و همه دین‏مداران به این نظریه اعتقاد دارند.
این اندیشه از حوزه فعالیتهای دینی فراتر رفته، فعالیتهای تکوینی را نیز شامل مى ‏شود. هرگاه به تلاش انسانها در حوزه‏ های گوناگون نظری افکنیم، مشاهده مى ‏کنیم که در همه عرصه‏ ها، همچون علم، فلسفه، ادبیات و تجارب اجتماعی، نظام‏ها و مقرراتْ رو به کمال دارند و در همه مسائل زندگی به سوی اوضاع و احوال برتر پیش مى ‏روند. گرچه آدمی گاهی مى ‏لغزد و گاه اشتباه مى ‏کند و منحرف مى ‏گردد، اما این لغزشها، در حرکت اصلی زندگی بشر و در روندِ کلی آن، اموری جزئى ‏اند. انسان از ابتدا در حال تکامل، ترقی و تعالی بوده و به سوی بهتر شدن گام برداشته است. آدمی مطمئن است که شرایط برتر برای او امکان‏پذیر است و از همین رو بری رسیدن به آن تلاش مى ‏کند. اگر، آن گونه که برخی اعتقاد دارند، بشر رو به سقوط و نابودی داشت یا جهان در حال پس‏رفت و حرکت قهقرایی بود و در امور مختلف به وضع نامطلوب‏تر راه مى ‏پیمود، انسان، با امید و قدرت و ایمان، برای آینده تلاش نمى ‏کرد. زنجیره مستحکمِ علم از حوزه‏ های مختلف علمی و نظامهای اجتماعی مى ‏جوشد. تلاشهایی که برای تجربه ‏اندوزی در حوزه‏ های اجتماعی و نیز در نجوم، ابزار و وسایل و حمل‏ ونقل به عمل مى ‏آید، همه و همه آینده‏ بهتر را نوید مى ‏دهند، آینده ا‏ی که در آن همه افراد بشر توان و امکانات و شایستگی خود را بری رسیدن به زندگی سعاتمندانه به کار مى ‏گیرند. همان گونه که استحضار دارید، در حال حاضر، تنها بخشی از توان انسان یا به تعبیرِ بهتر، بخش اندکی از توانایی بشر در راه زندگی به کار مى ‏رود و بخش عمده استعدادها و همچنین اغلب افراد همواره خارج از گود هستند و توان و شایستگی آنان بری زندگی و سعادت انسان مصرف نمى ‏گردد.

زندگی، عزت، پیروزی و موفقیت هزینه دارد. این‏همه بدون هزینه و رایگان به دست نمى ‏آید. خداوند جز از راه اسباب و وسایل امور را سامان نمى ‏دهد. کسی که در انتظار عزت و شرف است نمى ‏تواند انتظار یک پیروزی ناگهانی را داشته باشد و نباید عزت و شرف را بدون تلاش و رنج توقع کند.

 

هریک از ما، در هر حوزه ا‏ی از حوزه‏ های انسانی، برای رسیدن به قلّه در تلاش است. اما کدامین قلّه؟ کمالْ آن است که همه انسانها با تمام شایستگیها، نه فقط با توان مادی یا فکری، در جهت خیر و صلاح بشریت تلاش کنند. شکی نیست که این نظام، همانند یک آرزو، بر فکر واندیشه هر انسان تلاشگری سایه افکنده است.
بنابراین، آینده بهتر و آرمانی همان چیزی است که از دوران افلاطون یک رؤیا بوده است و آن را مدینه فاضله مى ‏گفتند. این آینده و این جامعه آرمانی، که همه تواناییها و همه فرزندان بشر در ساختن آن مشارکت دارند، آرزوی همه انسانها است. عقیده شیعه به امام مهدى ‏عج در حقیقت انتظارِ برانگیزاننده و بشارت‏ دهنده این آینده است، آینده ا‏ی که آرزوی همه و آینده همه است.

من قصد ندارم در تفصیل و توضیح این عقیده وارد شوم، بلکه به بعد تربیتی آن خواهم پرداخت. باید بگویم که مفهوم انتظارْ نزد ما معنی حقیقی خود را از دست داده و منحرف شده است. ما انسانها، به بهانه انتظار، از مسئولیت های خود شانه خالی مى ‏کنیم و کار و تلاش را در انتظار ظهور صاحب‏الزمان رها کرده ‏ایم. این انحراف در همه ارزشها اتفاق افتاده و ابزاری شده است بری بهره ‏مند نشدن از ارزشها. اما حقیقت این است که اندیشه انتظار در حیات این مذهب نقش مهمی داشته است. زیرا امیدْ همان زندگی در آینده و راه آینده و وسیله پیوند آدمی به آینده است. انسانی که از آینده نومید گردد گویی میان خویش و آینده دیواری کشیده، که عبور از آن ناممکن است. نومیدی جمود است و جمود در حقیقت توقف و مرگ. در حالی که زندگی و استمرار آن یعنی بقای انسان در لحظه بعد، یعنی حرکت انسان از لحظه ا‏ی به لحظه بعد، امّا اگر جمود حاکم باشد دیگر حرکتی وجود ندارد و اگر حرکتی نباشد معنایش مرگ است.
امیدْ عبارت از راهی گشاده و روشن، و ناامیدی تسلیم شدن در برابر وضعیت موجود است. آیا کسی که از آینده خویش ناامید گشته به مرگ طبیعی مرده است؟ نه، بلکه دچار مرگ حقیقی شده است نه مرگ طبیعی. فردی که از آینده ناامید شده گمان مى ‏برد که زندگی فایده ا‏ی ندارد، پس مى ‏گوید ما را به حال خود واگذارید. بگذارید بخوریم و در بازار راه رویم و بچریم. همین کافی است. این کارها دلیل بر این است که در این صورت اتفاق یا حرکتی صورت نمى ‏گیرد، بلکه فقط جمود و سکون است. بنابراین، امید راه آینده است و اگر ناامید شویم تسلیم شرایط موجود شده ‏ایم. تسلیم شرایط شدن یعنی تسلیم شدن در برابر واقعیت موجود، همانند حل شدن شکر یا نمک در آب. بنابراین، امیدْ شرطِ بقا و پایداری است.
برادران، همان گونه که مى ‏دانید و تاریخ نیز به روشنی گواهی مى ‏دهد، بر ما و بر هر ملتی دوران درازی از رنج و محنت گذشته است و اگر امید به ظهور امام زمان و فرج الهی نبود، از میان رفته بودیم. اما این سخن حضرت رسول اکرم، که "اگر از دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد آن روز به قدری طولانی مى ‏شود تا مردی از اهل بیت من که نام او نام من و کنیه او کنیه من است ظهور نماید و دنیای پر از بیداد را از عدل و قسط پر کند"، به ما امید مى ‏بخشد و بقای ما را تضمین مى ‏کند. زیرا ما به سخن پیامبر اعتقاد داریم و در آن شک نمى ‏کنیم. این امید است که ما را حفظ کرده و زنده نگه داشته است و امید است که میان ما و آینده راهی باز کرده است. و امیدْ خود از این عقیده سرچشمه مى ‏گیرد.
این اندیشه و تفکر به ما اختصاص ندارد. شما مى ‏دانید که پس از عروج حضرت مسیح یا، به اعتقاد مسیحیان، پس از شهادت و عروج روح آن حضرت، ستمی بر مسیحیان رفت که در تاریخ و تاریخ ادیان مانندی ندارد. اما امید و اعتقادی که به این بشارت آن حضرت داشتند که "روح حق خواهد آمد"، همان که به روح‏ القدس و تجلی روح ‏القدس تفسیر مى ‏شود، آنها را از نابودی نجات داد. اگر این امید به آینده و پیروزی نبود، برای مسیحیان امکان حیات و بقا وجود نداشت. آری در آن زمان ذلت و رنج از حدِّ طاقتِ بشری فراتر رفت و این مسئله نزد پژوهشگران تاریخ معروف است. امید نتیجه تربیتی انتظارِ فرَج و گشایش است. این انتظار نقش مهم خود را در تاریخ ما ایفا کرده است و إن شاءَ اللَّه در تاریخ آینده هم ایفا خواهد کرد.
معنی انتظار
معنی انتظار رها کردن کار و واگذاری آن به دیگران نیست. این خلافِ انتظار است. این گونه عمل کردن، تسلیم شدن است. اگر امروز بگویند که ما در انتظار حمله ناگهانی دشمن هستیم، معنی آن چیست؟ آیا معنی این انتظار عبارت است از اینکه از خانه خارج شویم و بخوابیم و اعتنیایی نکنیم؟ نه. این انتظار نیست. انتظار عبارت است از اینکه آماده باشیم. شمشیر و تفنگ در دست، تمرین کنیم و آموزش نظامی ببینیم. خود را آماده سازیم. مراقب و نگهبان بگماریم و رادارها را فعال کنیم تا زمان حمله ناگهانی دشمن را دریابیم. این است معنی انتظار.

ما در انتظار حضرت مهدى ‏عج هستیم. حضرت مهدی، پس از آنکه ظلم و جور جهان را فرا گرفت، چه خواهد کرد؟ او مى ‏آید و عدل و داد را در جهان حاکم مى ‏کند. این آرزو چقدر عظیم است و این هدف چقدر بزرگ! مهدى ‏عج تنها کسی است که جهان را پس از گسترش ستمکاری از عدل و داد پر خواهد کرد. این حادثه بزرگی است که هیچ چیز جز صاحب آن روز بزرگ‏تر از آن نخواهد بود.

انتظار منجی، انتظار روح حق و انتظار یک حادثه عظیم در همه مذاهب و ادیان وجود دارد و همه دین‏مداران به این نظریه اعتقاد دارند.

 

آیا این حادثه تنها به دست حضرت مهدى ‏عج روی مى ‏دهد؟ طبیعتاً نه. ما باید همکاری و همیاری کنیم. ما مى ‏خواهیم که امام عصرعج به تمام و کمال در جهان ظهور کند. علم او، هنر او، قدرت و تربیت او ظهور کند. ما باید آماده باشیم. زمانی که از ما دعوت مى ‏شود، چه باید بکنیم. ما باید آماده ایفای نقش خود باشیم. هنگامی که آن حضرت فریاد" ای مردم "برمى ‏آورد او را لبیک بگوییم. باید آماده باشیم و از هرچه داریم دست بشوییم. در حال آماده‏ باش و با آمادگی کامل به کمک او بشتابیم. اگر جز این است، پس معنی انتظار چیست؟ انتظار یعنی آمادگی، بسیج شدن، آموزش و آمادگی روحی، روانی، فکری، معنوی و جسمی، نیز آمادگی تکنولوژیک و نظامی. گذشتگان ما چنین بودند. ما نیز چنین بوده‏ ایم.

بدون شک مردم الیمونه از این نظر برتری دارند. بسیاری از ما گذشته را فراموش کرده ‏اند و تصور مى‏کنند (همان گونه که در این سخنان و اشعار ارزشمند شنیدید) که این مردم، بدون پرداخت هزینه از ارزشها، آرمانها و عقیده و مذهب خویش صیانت کرده ‏اند و در این راه تلاش و کوششی نکرده ‏اند. زندگی، عزت، پیروزی و موفقیت هزینه دارد. این‏همه بدون هزینه و رایگان به دست نمى ‏آید. خداوند جز از راه اسباب و وسایل امور را سامان نمى ‏دهد. کسی که در انتظار عزت و شرف است نمى ‏تواند انتظار یک پیروزی ناگهانی را داشته باشد و نباید عزت و شرف را بدون تلاش و رنج توقع کند. سخنی از حضرت على ‏ع نقل مى ‏کنم که فرمود آرزوها نشانه فریب خوردن انسانهای کم ‏عقل است. انسان باید احمق و نادان باشد که بدون رنج و تلاش انتظار موفقیت را بکشد، تا عظمت و قدرت را بدون رنج طلب کند. این ممکن نیست. آرزوها نشانه فریب خوردن انسانهای احمق است.
انتظار یک محرّک است. اجداد و گذشتگان نیکوکار ما ایستادگی و خود را حفظ کردند. به خوبی مى ‏توانیم امید را در آثار آنها ببینیم. در قلعه‏ ها، پادگانها و دیرها. مسیحیان اینجا، اگر در صومعه ‏های استوار و مستحکم نبودند (در گذشته کسی به این مسائل و این گونه مجالسی که ما امروز برگزار مى ‏کنیم فکر نمى ‏کرد)، در معرض خطر بودند، زیرا سرنوشت بشر و مقدّرات او در دست هواهای نفسانی حاکمان بود. اگر این پایداری و ایستادگی و این پادگان و صومعه ‏ها نبود و اگر این صلابت و ایمان و دوری از سستی نبود، قادر نبودند بقای خود را تضمین کنند. ما و آنها در شرایط دشواری که ما را مستحق زندگی ساخت زندگی کردیم. فقیر و ثروتمند، همه، در صفِ واحد، همچون دیواری سُربین، در پیشگاه خدا ایستادند و ایستادیم؛ در حالی که هیچ‏یک بر دیگری برتری نداشت. همه با هم و در کنار هم زندگی مى ‏کردند و با هم ارتباط داشتند و خویشاوندی در میان خود برقرار مى ‏کردند و تأسف نمى ‏خوردند. امام جماعت که نماز را برگزار مى ‏کند، نمى ‏تواند از مأموم دور باشد یا در جایی بالاتر از او بایستد. اگر محل قرار گرفتن امام به اندازه یک وجب بالاتر از مکان نمازگزاران باشد نماز جماعت باطل است. اگر میان امام و مأموم پرده ا‏ی باشد، نماز جماعت باطل است. این یک اشاره و تأکید است که امام حتماً باید همراه با مردم باشد و وقت و زندگی خود را با آنها بگذراند. او نباید بالاتر از آنها قرار گیرد و نمى‏ تواند خود را از آنها برتر بداند و میان امام و مردم فاصله و دوری جایز نیست. آیا مى ‏توان از این مطلب حکمی اجتماعی انتزاع کرد؟ حتی اگر در نماز فرادی، که یک عبادت، ارتباط با خدا و گفتگوی با او در شب و صبح است، بیندیشیم، درخواهیم یافت که در آن احکام اجتماعی زیادی یافت مى ‏شود. در این نماز مقید بودن به زمان لازم است. إنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی المؤمِنینَ کِتاباً مَوقوتاً 103 :4یعنی نماز در حقیقت در زمانهای معینی واجب شده است. در نماز رعایت حقوق مردم نیز دیده مى ‏شود، چنان که نماز در مکان غصبی باطل است.
در شرایط نماز مسئولیت اجتماعی و برخی امور مطلق نیز دیده مى ‏شود. آیا ممکن نبود که خداوند ما را به نماز فرمان دهد و بفرماید روی صندلی بنشینید و حرکت نکنید و تنها قلب خود را متوجه پروردگار سازید؟ آیا این امر میسر نبود؟ چرا خداوند چنین نفرمود؟

هیچ یک از احکام اسلامی یا دینی نسبت به مسائل اجتماعی بى ‏اعتنا نیست. بنابراین، دین به مسائل دنیا نیز اهتمام و توجه دارد.

 

یکی از محققان بزرگ به نام محمد اسد مى ‏گوید که در نماز مسلمانان بزرگ‏ترین درسهای زندگی انسان وجود دارد. ممکن بود انسان هنگامی که نماز مى ‏خواند ساکت و بى‏ حرکت فقط با دل خویش متوجه خدا باشد. اما آن گونه نیست. او مى ‏گوید که تو در نمازِ خویش با قلب خود متوجه خدا هستی و هم‏زمان سجده مى ‏کنی و به رکوع مى‏ روی تا بدین وسیله دو مقام را با هم جمع کنی: یکی مقام توجه به خدا با قلب و دیگری عملی که انجام مى ‏دهی اعم از ذکر گفتن یا قیام و رکوع و سجده یا مقام صدور فعل از جسم انسان.


ادامه ی این مطلب در سایت موسسه ی امام موسی صدر






برچسب ها : امام موسی صدر  , امید  ,