سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیچک

صفحه اصلی |  پست الکترونیک
سرزمین بی آب و علف

اشاره: به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و بهار کلام وحی، در نظر داریم که هر روز بخش کوتاه و آموزنده‌ای از گفتارهای تفسیری امام موسی صدر را در فضای اینترنت منتشر کنیم. باشد که مورد استفاده خوانندگان و قدمی کوچک برای آشنایی با اندیشه‌های امام موسی صدر باشد.
 

آدمی همیشه می‌اندیشد که عمر و روزی نتیجه عملکرد انسان در تنها یک شب نیست. امروز شخصی در اثر بیماری ای که از مدتی پیش بوده، می میرد. چه بسا اسباب مرگ از چهار یا پنج سال پیش و یا از چند ماه پیش فراهم شده بوده و سبب مرگ او شده باشد. یعنی به سبب اتفاقات یک شب نمرده است. امروز، هر کدام از ما زندگی می‌کنیم، ولی فقط بر اساس کاری که در شب قدر کرده‌ایم، زندگی نمی‌کنیم، بلکه بر اساس اعمالمان که پیش از شب قدر هم بوده، زندگی می‌کنیم. از مدت‌ها پیش تحصیل و کار و مهاجرت کرده‌ایم و به کاری مشغولیم و اکنون بر اساس نتیجه فعالیت‌هایمان خوشبخت یا بدبخت هستیم. این گونه نیست که انسان در دوره‌ای بدبخت باشد و ناگهان سعادتمند شود، یا دوره‌ای خوشبخت باشد و ناگهان بدبخت شود. این مسئله دور از ذهن است. بنابراین، باید تفسیر معقولی از شب قدر ارائه دهیم و در عین حال نباید از چارچوب متناسب با معنای قرآنی و اسلامی خارج شویم… روزه آن چیزی است که سرنوشت آدمی را مقدر می‌کند و روزه در دهه آخر ماه رمضان و یا در هفته آخر این ماه کامل می شود و می‌بالد. در حقیقت، روزه رمز و راز شب قدر و سبب آن است.

منبع: برای زندگی، ص 261 ـ 263

برای زندگی
گفتارهای تفسیری امام موسی صدر

همین نوشته در سایت یاران صدر






برچسب ها : امام موسی صدر  , اسلام قرآنی آن گونه که سید موسی صدر می فهمد  ,

      

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
حم * وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ * إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَـ‹ٍ مُبَارَکَـ‹ٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ * فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ * أَمْرًا مِنْ عِنْدِنَا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ * رَحْمَـ‹ً مِنْ رَبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ * (دخان، 1-6)

حا، میم. سوگند به این کتاب روشنگر. ما آن را در مبارک شبی نازل کردیم. ما بیم‌دهنده بوده‌ایم. در آن شب هر فرمانی بر حسب حکمت صادر می‌شود، فرمانی از جانب ما. و ما همواره فرستندة آن بوده‌ایم. رحمتی است از جانب پروردگارت و هر آینه او شنوا و داناست.

سورة دخان، که بدان علت که کلمة «دخان» در آن آمده است به این اسم نامیده شده است، از سوره‌هایی است که در شب قدر می‌خوانند. این آیات ابتدایی که خواندیم، آشکارا نشان می‌دهد که سوره به طور مشخص به موضوع «لیلـ‹القدر» می‌پردازد. بنابراین بهتر است که ما نیز دربارة همین موضوع بحث کنیم، به خصوص که موضوع پیچیده‌ای است و در میان مسلمانان جزو اسرار به شمار می‌آید.
این سوره مفهوم «لیلـ‹القدر» را روشن می‌کند، معنایی که با مفهوم شایع متفاوت است. چرا که می‌فرماید: «ما قرآن را در شبی مبارک نازل کردیم» و در سورة قدر بر این تأکید شده که قرآن در شب قدر نازل شده است: «إنّا أَنزَلناهُ فِی لَیلَـ‹ِ القَدرِ» بنابراین «شب مبارک» همان شب قدر است که قرآن در آن شب نازل شده است. این آیه‌ها معنای شب قدر را این‌گونه تفسیر نازل شده است. این آیه‌ها معنای شب قدر را این‌گونه تفسیر می‌کند که شب قدر همان شب نزول قرآن است و در قرآن هر چیزی روشن شده، و حلال و حرام و صحیح و فاسد و نیز حقایق شرعی توضیح داده شده است. همچنین تعریف همة ارزش‌های غیبی و مفاهیم و تعالیم آسمانی آمده است.
«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَـ‹ِ مُبارَکَـ‹ٍ إِنّا کُنّا مُنذِرِینَ» این جمله از نظر نحوی به مثابه حال است برای جملة پیشین و معنای جمله این است که ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، در شبی مبارک در حالی که ما در آن شب بیم‌دهنده بوده‌ایم. یعنی بر آن بودیم که بیم دهیم و درصدد خلق و تکوین نبودیم، یعنی بر آن بودیم آنچه را جایز نیست و همچنین محرمان را تشریع کنیم.
«فیها یُفرَقُ کُلُّ أَمرٍ حکیمٍ»؛ همة امور محکم و ثابت را در این شب توضیح می‌دهند. این امر محکم چیست؟ «أَمراً مِن عِندِنا إِنّا کُنّا مُرسِلِینَ» همچنین این جمله هم حال است برای جملة قبلی یعنی در حالی که ما فرستاده بودیم و درصدد فرستادن تعالیم دینی و احکام اسلامی، این امور محکم را می‌فرستادیم. خلاصة معنای این آیات این است که ما در حال انذار و در حال فرستادن رسولان و در حال رحمت از سوی خدا، قرآن کریم را در شب مبارک نازل کردیم. پس شب قدر همان شب مبارک است. در حقیقت شب تشریع ابعاد همة امور است. شب نزول قرآن یا به تعبیر امروزی شب قانون اساسی. بنابراین هنگامی که مسلمانان شب قدر را گرامی می‌دارند، در حقیقت خاطرات عزیزترین شب از شب‌های تاریخ خود را گرامی می‌دارند. شبی که قرآن کریم در آن نازل شده و همه چیز برای امت تعریف شده و راه برای او تبیین شده است. زمانی که این شب را گرامی می‌داریم در حقیقت با این شب تجدید عهد می‌کنیم و در برابر خویش تصویر جدیدی از نزول قرآن قرار می‌دهیم تا گذشتة خویش را محاسبه و بررسی کنیم و راه و تصمیم آینده را برگیریم.
در روایاتی که از رسول خدا (ص) نقل شده، آمده است که شب قدر تا روز قیامت در این امت باقی است. معنای احادیث این است که شب قدر معنای دیگری غیر از مفهوم نزول قرآن نیز دارد. قرآن در شب قدر نازل شده، اما در این شب مبارک چیز دیگری نیز وجود دارد. آن چیز چیست؟ ای کسانی که این شب را گرامی می‌دارید و به آن ایمان دارید! در این شب مبارک چه چیز نازل شده است؟ به اعتقاد من، معنای شب قدر با مفهوم روزه در ماه رمضان کاملاً مرتبط است. ملاحظه می‌کنیم که روزه آماده‌سازی انسان روزه‌دار است برای اینکه در درجة اول حجاب را از برابر دیدگان عقل برمی‌دارد و سبب می‌شود که او ببیند و فکر کند و بیاموزد و بیشتر از روزهایی که غذا بیشتر می‌خورد، بفهمد. از سوی دیگر روزه انسان را نسبت به دردهای دیگران حساس می‌کند و این‌گونه عاطفة او را حساس‌تر و فراگیرتر می‌کند. سوم اینکه روزه نوعی آمادگی و پایداری در خود انسان ایجاد می‌کند، چرا که او در برابر خواهش‌ها و وسوسه‌ها و سختی‌ها می‌ایستد و در نتیجه صبر او بیشتر می‌شود و صبر با روزه رابطه‌ای ژرف دارد. در آیه کریمه می‌فرماید: «وَ استَعِینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلا›ِ» معنای صبر در احادیث همان روزه است. ملاحظه می‌کنیم که روزه به انسان روزه‌دار سه ویژگی می‌بخشد: فهم بیشتر و احساس بیشتر و صبر بیشتر. این عناصر سه‌گانه در حقیقت وسایلی است تا آدمی برای آیندة خویش و تعیین سرنوشت خود تصمیم بگیرد. پس انسانی که روزه می‌گیرد، در نتیجه روزة خود، بینشی روشن‌تر دارد و دردهای جامعه را بیشتر حس می‌کند و صبر او برای ادامة راه افزون‌تر می‌شود. پس این انسان، کسی است که می‌تواند تصمیم بگیرد و راهی برای آیندة خویش ترسیم کند و سرنوشت خویش را از خلال این تصمیم مشخص کند.
بنابراین ماه رمضان، دورة آموزشی است که سرنوشت انسان را مشخص می‌کند و معنایش این است که سرنوشت او طی سال آینده بر اساس چارچوبی است که در ماه رمضان در قلب مؤمن و در درجه‌ای که مؤمن بدان می‌رسد، طراحی می‌شود. این بدان معناست که ماه رمضان ماه آموزش است و در نتیجة ایام قدر، آن هنگام که آدمی به این دورة آموزشی می‌رسد، به درجة کاملی رسیده است. این درجه به طبیعت حال در دهة آخر ماه رمضان قرار دارد و بنابراین بسیاری از روایات تأکید دارد که شب قدر یکی از شب‌های دهة آخر ماه رمضان است. در برخی از روایات آمده است که هر انسانی شب قدری دارد که با شب قدرِ انسان دیگر تفاوت دارد و این معنا بر مفهومی که از ارتباط میان شب قدر و روزه برگرفتیم منطبق است.
معنای دیگری نیز وجود دارد که با مفهوم دعا مرتبط است. هنگامی که آیات روزه را در ماه رمضان ملاحظه می‌کنیم، درمی‌یابیم که قرآن کریم آیة دعا را ضمن آیات روزه قرار داده است: «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَ›َ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ …» این آیه در وسط آیات روزه است، بنابراین آشکارا میان دعا و استجابت دعا و روزه ارتباط وجود دارد. طبیعی است انسانی که بینشی واضح‌تر و شعور و احساس بیشتری نسبت به مسائل دیگران دارد و در نتیجه عقل و قلب او به نور ایمان نورانی است، به خدا نزدیک‌تر است و دعای او مستجاب. بی‌شک دعا تأثیری شگرف در سرنوشت انسان و در تصمیم برای این سرنوشت دارد. بنابراین ماه رمضان، زمان استجابت دعاست و دعا در این حالت، حال صفای قلب، حال دوری آدمی از کینه‌ها، حال بینش انسان و احساس کردن مسائل دیگران و صبر اوست. در این حالت است که شرایط دعا فراهم است و دعای آدمی مستجاب می‌شود و در نتیجه ماه رمضان‌مان در سرنوشتمان تأثیر می‌گذارد. همچنین این معنا بر معنای دوم نیز منطق است، بدین اعتبار که رسیدن آدمی به درجه‌ای عالی از مقام استجابت دعا عادتاً در دهة آخر است. چرا که زمانی طولانی از روزه گذشته و این‌گونه به معنای جدیدی برای شب قدر می‌رسیم که در این امت استمرار دارد. شاید شب قدر معنای دیگری نیز داشته باشد که خدا از آن مطلع است. والسلام علیکم و رحمـ‹الله و برکاته.
هر انسانی شب قدری دارد که با شب قدرِ انسان دیگر تفاوت دارد
همین نوشته در سایت موسسه ی فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر _ حفظه الله _
همین نوشته در سایت یاران امام موسی صدر _ حفظه الله _






برچسب ها : امام موسی صدر  , اسلام قرآنی آن گونه که سید موسی صدر می فهمد  ,

      

طبیعتا ما نمی توانیم به یکی از معانی ملائکه و روح قطعیت پیدا کنیم، به خصوص اگر بر اسلوب رمزی تکیه کنیم. ما به ملائکه ایمان داریم و ایمان به ملائکه جزئی از ایمان اسلامی است، زیرا قرآن کریم در بیش از یک جا به این مسئله اشاره کرده است: “آمن الرسول بما انزل الیه من ربه و المومنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله1 ایمان اسلامی از ایمان به خدا و به ملائکه و به کتب و به رسل تشکیل شده است. ملائکه ای که به آنان ایمان داریم، چگونه موجوداتی اند؟ بالطبع، ما مومنان، به ملائکه به هر گونه که بوده اند و به هر گونه که باشند، ایمان داریم؛ چنان که به خدا ایمان داریم و حقیقت خدا را نمی دانیم. ما صفات خدا را می دانیم، آثار صنع خدا را می دانیم، اما حقیقت خدا را نمی دانیم. به همین صورت، ما به ملائکه ایمان داریم و حقیقت آنان را نمی دانیم، ولی آثار آنان و صفات آنان را می شناسیم. صفات و آثار ملائکه کدام اند؟ می توانیم صفات و آثار آنان را از قرآن دریابیم. از آغاز قرآن ملائکه با خدا سخن می گویند: “قالوا أ تجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی أعلم ما لاتعلمون2
از این آیه درمی یابیم که ملائکه خدا را به ستایش تسبیح و تقدیس می کنند. همچنین، می دانیم که خداوند پس از آفریدن حضرت آدم به ملائکه گفت که بر آدم سجده کنید و آنان نیز سجده کردند. بنابراین، می دانیم که مقام ملائکه از آدمی پایین تر است. در قرآن کریم به ده ها اشاره درباره ی کارهای ملائکه برمی خوریم. اگر به احادیث هم مراجعه کنیم، می بینیم ماموریت کارهای بسیاری به ملائکه داده شده است. آیا با این بررسی حقیقت ملائکه و افعال آنان و صفات آنان برای ما روشن می شود؟ من در پاسخ به این پرسش، آنچه را در ذهن دارم، بیان می کنم و ادعا هم نمی کنم که حتما درست است. آنچه می گویم خلاصه ای است که از قرآن و روایات درباره ی ملائکه دریافته ام.
ملائکه، بنابر آنچه از قرآن و احادیث فهمیده می شود، کارگزاران و واسطه ها و سربازان خاص خداوندند. به سخن دیگر، بخشی از کارهای هستی را انسان انجام می دهد و ملائکه بخشی دیگر را، که آنها را عوامل هستی می نامیم، مانند جاذبه، بادها، باران ها، تاثیرات خورشید، ابرها و غیر اینها. آیا قوه ی جاذبه از اعمال بشر است؟ طبیعتا نه، جاذبه از عوامل هستی است. تاثیرات خورشید، پرتوهای آن، جزر و مد، وضعیت سیاره ها، افق و رعد و برق نیز از عوامل هستی هستند. این نیروهای تکوینی بسیار که در هستی وجود دارند، این عوامل تکوینی و این آثار تکوینی افعال ملائکه اند [نه خود آنها]. ملائکه، چنان که یکی از مفسران، به گمانم طنطاوی، می گوید، خود عوامل تکوینی نیستند، بلکه ملائکه عوامل تکوینی را در اختیار می گیرند و مدیریت می کنند.
آیه ای از قرآن کریم، که ملائکه را مصداق آن دانسته اند، می گوید: “فالمدبرات امرا“.3 ملائکه هستند که کارها را تدبیر می کنند. قرآن در چندین موضع به تدبیر امور اشاره می کند. همچنین، قرآن اشاره می کند که ملائکه “سلام” و “وحی” را نازل می کنند.
همراه هر قطره ی باران دو ملک است؛ یعنی این دو ملک از طریق نیروی جاذبه ی زمین و نیروی فشار جو بر قطرات باران اثر می گذارند
حدیث شریفی می گوید که با هر قطره ای از قطرات باران دو ملک همراه است. اگر تامل کنیم، قطره ی باران هنگام نزول دو نیرو و دو عامل به همراه دارد. عامل نخست این است که چرا قطره به زمین می آید؟ زیرا تحت تاثیر جاذبه است و جاذبه آن را به سمت زمین جذب می کند. همچنین، نیروی دیگری وجود دارد که همان فشار جو است و قطره را به شکل کره درمی آورد. چرا قطره به شکل کره است و مربع و مکعب و یا مستطیل نیست؟ زیرا فشار از همه طرف مساوی است و قطره را به شکل کره درمی آورد. بنابراین، با هر قطره ی باران دو عامل از عوامل تکوینی همراه است؛ یکی جاذبه که آن را به سمت زمین می کشاند و دیگری فشار جو که آن را حفظ می کند تا به زمین برسد. اگر این دو نیرو نبود، قطره در فضا پراکنده می شد و بارانی به زمین نمی رسید. پس، همراه هر قطره ی باران دو ملک است؛ یعنی این دو ملک از طریق نیروی جاذبه ی زمین و نیروی فشار جو بر قطرات باران اثر می گذارند. از آنچه گفتیم نتیجه می گیریم که کار ملائکه اداره ی هستی و عوامل تکوینی است. ملائکه در این دنیا و در آخرت کارهای فراوانی انجام می دهند و قرآن در جاهای مختلفی به این مسئله اشاره دارد.
می توانیم ملائکه را به تدبیر کنندگان نیروهای هستی تفسیر کنیم. بار دیگر می گویم که مقصود من این نیست که ملائکه، خود، نیروهای هستی اند؛ بلکه می گویم نیروهای هستی در تصرف ملائکه اند، و بدین گونه، معنای سجود ملائکه بر انسان را درمی یابیم. سجود ملائکه بر انسان یعنی ملائکه نیروهای هستی را در اختیار آدمی قرار داده اند. آدمی می تواند از این فرصت ها استفاده کند و بر آن ها اثر گذارد و از طریق علم در آن ها تصرف کند. بنابراین، ملائکه سربازان خداوند و کارگزاران قدرت او و عاملان حکم اویند، به هر نام که می خواهی آنان را بنام. ما حقیقتشان را نمی دانیم. این قدر می دانیم که برخی از آنان در حال سجده ی دائم و برخی دیگر در حال رکوع دائم اند. خدا را فرمان می برند و او را معصیت نمی کنند. خداوند را به ستایش تسبیح و او را تقدیس و امور را تدبیر و اداره می کنند. بنابراین، همه ی کارهایی که در جهان روی می دهد، به جز افعال آدمی، کار و عمل ملائکه است. این چیزی است که از معنا و تفسیر ملائکه و صفات و اعمال آن ها درمی یابیم.

1- پیامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ایمان دارد. و همه ی مومنان، به خدا و فرشتگانش و کتاب هایش و پیامبرانش ایمان دارند/ بقره،285
2- گفتند: آیا کسی را می افرینی که در آنجا فساد کند و خون ها بریزد، و حال آن که ما به ستایش تو تسبیح می گوییم و تو را تقدیس می کنیم؟ گفت: من آن دانم که شما نمی دانید/ بقره،30
3- سوگند به آن ها که تدبیر کارها می کنند/ نازعات،5

………….
قسمتی از تفسیر امام موسی صدر از سوره ی مبارکه ی قدر

همین نوشته در سایت یاران امام موسی صدر حفظه الله






برچسب ها : امام موسی صدر  , اسلام قرآنی آن گونه که سید موسی صدر می فهمد  ,

      

روح هم مذکر و هم مؤنث به کار برده می شود. بنابر تفاسیری که در کتب تفسیر وارد شده است، روح بزرگ ترین ملک است و از همین روست که در جاهایی از قرآن بر “ملائکه” عطف شده است: “تنزل الملائکة و الروح” و “یوم یقوم الروح و و الملائکة1. روح در این اصطلاح غیر از روح انسان است و معنای دیگری دارد؛ روح، بزرگ ترین ملک است. روایات صفت های فراوانی برای روح ذکر کرده اند. همچنین، در برخی روایات روح همان جبرئیل ذکر شده است. اما آنچه از این آیه و دیگر آیات استنباط می کینم، این است که روح تعبیر و یا کنایه ای از اراده ی مستقیم خداوند است. افعالی وجود دارد که به واسطه ی ملائکه، کارگزاران خدا، صادر می شود و اعمالی نیز هست که خداوند مستقیم و بی واسطه انجام می دهد. مقصود از روح، که در این شب [شب قدر] نازل می شود، عنایت خداوند و تصرف بی واسطه ی خداوند در هستی است. همان روح که خداوند در “آدم” دمید: “فإذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین2. یعنی عطا کردن روح به “آدم” یا “مسیح” یا انسان. عطا کردن این روح بالاتر از آن است که در تصرف ملائکه باشد. نیروهای هستی همه در تصرف ملائکه اند و ملائکه، کارگزاران خداوند، در این نیروهای هستی تصرف می کنند. اما چیزهایی هستند که مهم تر از توانمندی های ملائکه و بالاتر از ملائکه اند. ما می دانیم که ملائکه پس از دمیدن روح خدا در انسان، بر او سجده کردند. بنابراین، روح شریف تر از ملائکه است، زیرا ملائکه پس از دمیدن روح خدا در انسان بر او سجده کردند. نمی توانیم که روح از ملائکه است. می گوییم که روح تعبیری از اراده ی مستقیم خداوند است، یعنی آن چیزی که خداوند بی واسطه انجام می دهد. به سخن دیگر، اراده ی خداوند، روح است و ملائکه کارگزاران خداوندند.
روح، تعبیری از اراده ی مستقیم خداوند
1- روزی که روح و فرشتگاه به صف می ایستند/ نبأ،38
2- چون تمامش کردم و در آن از روح خود دمیدم، همه سجده اش کنید/ حجر،29

……..
بخشی از تفسیر امام موسی صدر از سوره ی مبارکه ی قدر

همین نوشته در سایت یاران امام موسی صدر حفظه الله






برچسب ها : امام موسی صدر  , اسلام قرآنی آن گونه که سید موسی صدر می فهمد  ,

      

سایت دانشگاه ادیان و مذاهب، 1391/3/17

این سورة مبارک به ما می‌آموزد و تأکید می‌کند که اگر آدمی در راه حق گام بردارد، جاودانه خواهد ماند:«کُلُّ مَن عَلَیها فانٍ وَیَیقی وَجهُ رَبِّکَ ذُوالجَلال وَ الإکرامِ» (1)یعنی هر عملی که برای ذات خدا باشد، جاوید است. بنابراین، انسانی که در مسیر حق است، جاودان می‌ماند. توضیح این حقیقت که چگونه انسان اگر در راه خیر و حق گام بردارد، جاودانه است و اگر در راه باطل باشد، نابود می‌شود، نیاز به مطالعه و بررسی تجربه‌های بشری دارد. حق و خیر راه‌های گوناگونی دارد؛ راه علم راه حق است، راه عدل راه حق است، راه اخلاق راه حق است. همچنین راه‌های به سوی خدا و صفات خدا راه‌های حق‌اند. برخی از این راه‌ها را در پی توضیح خواهیم داد.
امروز در برابر ما جلوه‌هایی از علم قرار دارد. علم یعنی برق و صنعت، فیزیک و شیمی، یعنی همة وسایلی که امروز با آن‌ها زندگی می‌کنیم: ساختمان و اتومبیل و هواپیما و وسایل حمل و نقل و غیر اینها. می‌پرسیم این امور و این بنیان و این درجه از علم چگونه به دست آمد؟ بی‌شکّ، هر دانشمندی سنگی از این کاخ را گذاشته است. هر دانشمندی تجربه‌ای داشته است و آن را تقدیم کرده است. این تجارب همه جمع شده‌اند، و هر سنگی در کنار سنگ دیگری قرار گرفته است، تا اینکه علم به اینجا رسیده است. نمی‌توان گفت که استفاده از برق در خانه و ماشین و رسانه‌های جمعی و وسایل گرمایشی و سرمایشی، همه، محصول کار یک نفر است. هزاران نفر تلاش کردند و تجربه‌هایشان را در کنار یکدیگر قرار دادند تا علم به این درجه رسید. پس ما از تولیدات هزاران دانشمندی که در این راه تلاش کردند، در تمدنمان بهره می‌بریم.
هر کس در ساختن بنیان علم سهمی دارد و هر کسی که تجربه‌اش را در ساختن علم تقدیم کرده است، از گذشته تا ابد، با ما زندگی می‌کند، و همین داستان در اخلاق و در دین و در حقوق و در ادبیات و در همة تجارب بشری وجود دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.«هر چه بر روی زمین است دستخوش فناست، و ذات پروردگار صاحب جلالت و اکرام توست که باقی می‌ماند.» رحمن (55)،26و27.






برچسب ها : امام موسی صدر  , اسلام قرآنی آن گونه که سید موسی صدر می فهمد  ,

      
<      1   2   3   4      >