چند روز قبل که بزرگداشت استاد شهریار بهانه ای شده بود برای بزرگداشت شعر و ادب پارسی در تقویم های فراموشکار ما، استاد اسماعیل آذر مهمان برنامه ی سیمای خانواده بود. به دلیل علاقه ی شهریار به اشعار حافظ، استاد در انتهای برنامه از بینندگان خواست که نیت کنند تا تفالی به حافظ بزنند. نیت من هم که در همه حال مشخص است: امام موسی صدر... وقتی استاد آذر دیوان رو گشودند، نتیجه ی تفال به قدری زیبا بود که راضی نشدم اینجا بیانش نکنم:

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید                            که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش                               زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

زآتش وادی ایمن نه منم خرم و بس                                موسی آنجا به امید قبسی می‌آید

هیچ کس نیست که درکوی تواش کاری نیست                 هرکس آنجا به طریق هوسی می‌آید

کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست                      این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید

جرعه‌ای ده که به میخانه ی ارباب کرم                               هر حریفی ز پی ملتمسی می‌آید

دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است                       گو بران خوش که هنوزش نفسی می‌آید

خبر بلبل این باغ بپرسید که من                                  ناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آید

یار دارد سر صید دل حافظ یاران                                  شاهبازی به شکار مگسی می‌آید

***

امام موسی صدر آمد

 درست است که در مورد امام موسی صدر استنباط بر اساس تحلیل و احساس جایی ندارد ولی من نمی توانم انکار کنم که دلم به بهانه ی این نشانه ها روشن است. این تفال و تمام تفال هایی که خودم به حافظ زدم، پیشگویی آن زن کوفی که قبل از انقلاب، آزادی امام را پیش بینی کرده بود. ( این گمشده ی شما در یک جا مانند یوسف صدیق زندانی و سالم است؛ و هیچ راهی با خارج برای او نیست و از خارج هم هیچ ارتباطی با او ممکن نیست؛ لیکن در یک "تحول جهانی آزاد" خواهد شد،)، خواب مرحوم آیت‌الله میرزا علی احمدی میانجی و تصریح ایشان که امام صدر زنده است و ذخیره الهی، تا روزی ان‌شاءالله باز گردد و به درد اسلام و مسلمین خورد، سوال آیت‌الله شیخ جعفر سبحانی در عالم خواب از خود امام صدر و پاسخ امام  که زنده و هنوز در همین دنیای ما هستند، تصریح مرحوم آیت‌الله شیخ محمد تقی بهجت طی دهه‌های گذشته بیش از یک بار در حضور برخی میهمانان خود، آقایان سید احمد موسوی - برادر عروس آن بزرگوار - و محمد علی مهتدی که امام صدر در قید حیات است، و نشانه های دیگر، البته مبنای تشخیص نیستند، اما دل مرا عجیب گرم می کنند. همین نشانه هاست که به من و دیگر یاران صدر اجازه نمی دهد که از یاد امام غافل شویم.






برچسب ها : امام موسی صدر  , یاران صدر  , شعرهایی برای خواندن  , دل نوشت  , مقالات  ,